- لب بر چیدن
- منقبض شدن عضلات لب پیش از گریه کردن (مخصوصا در مورد کودکان) : همچنین از دوری مادر و بیحوصلگی لب برچیدن و گریه پیشینش را از سرگرفت
معنی لب بر چیدن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
لب ها را به هم فشردن در هنگام غم یا پیش از گریه کردن به ویژه در اطفال
لب بر چیدن: جماعت چشم باباغوریان لب ورچیدند وبغض کردند
غرور و نخوت نمودن